KAFKASSAM – Kafkasya Stratejik Araştırmalar Merkezi

  1. Anasayfa
  2. »
  3. Gündem
  4. »
  5. فارس های شوونیست چه کسانی هستند؟ / ائلچین حاتمی

فارس های شوونیست چه کسانی هستند؟ / ائلچین حاتمی

Kafkassam Editör Kafkassam Editör - - 11 dk okuma süresi
736 0

شوونیسم نوعی وطن پرستی شدید و اعتقاد به برتری و شکوه ملی است. ناسیونالیسم و میهن پرستی ممکن است معتدل و منطقی باشند ولی شوونیسم افراطی است. طرفداران این مکتب ضد بشری برای رسیدن به اهداف خود دست به هر اقدامی می زنند. شوونیسم همچنین به اعتقاد غیرعقلانی و غیرمنطقی به برتری یک اتنیک یا یک گروه و تسلط آن برای گروه ها و یا اتنیک های دیگر تعریف می شود.

علاوه بر این، در نظر شوونیست ها اتنیک یا مردم خودشان به عنوان مردمی منحصر به فرد، قوی، پیشرفته، توسعه یافته جلوه داده می شود، درحالیکه مردم ضعیف یا ناقص هستند.

مکتب افراطی شوونیسم از نام افراطی سرباز فرانسوی که در جنگ ناپلئون بناپارت بشدت زخمی شده بود، گرفته شده است که احساس غیر منطقی شدیدی به بناپارتیسم در فرانسه داشت و کسانی که در این تفکر نبودند، دشمن می پنداشت.

پیش داوری کاذب، داشتن کینه و نفرت، بد اندیشی و حسادت نسبت به گروه یا اتنیک رقیب از خصوصیات طرفداران مکتب شوونیسم بوده که نمونه بارز آن را امروزه در منطقه جغرافیایی موسوم به ایران شاهد هستیم.

از دیگر ویژگی های شوونیست ها تعصب کورکورانه نسبت به وطن، تاریخ، زبان و فرهنگ خویش و در مقابل داشتن خصومت نسبت به افراد یا کشورهای بیگانه، گروه ها و ملل رقیب که با تسلط بر اتنیک های تحت ستم همراه با محو، فرهنگ، زبان، هویت و تاریخ آنان، و تحمیل زبان و فرهنگ اتنیک سلطه گر با توسط به قوه قهریه دولتی است.

در ایران هم این تفکر افراطی یعنی شوونیسم از زمان حکومت رضاپالانی که بعدا نام خانوادگی اش را به رضا پهلوی تغییر داد، محور اصلی سیاست ها و برنامه های دولتی را در مدیریت تسلط اتنیک فارس بر سایر اتنیک های غیر فارس رقیب را تشکیل داده است.

تبلیغات کلان و ترویج افکار و اندیشه های شوونیستی توسط دولت های وقت در ایران تاکنون رهبری شده و قشرهای مختلف جامعه ایران را آلوده کرده است. اکثر بودجه و امکانات دولتی به این منظور بسیج شده که نمونه بارز آن سیستم های آموزشی، صدا و سیما و موسسه های خصوصی تحت نظر و حمایت دولت می باشد که هدفشان تقویت عناصر اتنیکی فارس و تضعیف و محو ویژگی های اتنیکی غیرفارس ها است.

علیرغم خصومت دولت شوونیست ایران با حقوق اتنیک های غیرفارس، پرخاشگری، حسادت و عدم تحمل را می توان در این باره در چهره روشنفکران، تحصیلکردگان و اقشار مختلف جامعه فارس مشاهده کرد.

اجرای این سیاست ها و برنامه های شوونیستی دولت ایران علیه غیرفارس ها همراه با استعمار و استثمار اقتصادی بوده است تا اینکه این اتنیک ها در مشکلات اقتصادی و نیازهای زیستی خود غرق شوند و نتوانند به طبقات دیگر نیازهای انسانی مانند نیازهای هویتی و ملی خودشان فکر کنند.

مکتب غیر انسانی شوونیسم فارس توجیه گر است. این توجیهات را به نفع زبان، فرهنگ فارسی و هویت جعلی ایرانی که مساوی با هویت فارسی است، انجام می دهد. به عنوان نمونه «ترک و فارس نداریم همه ایرانی هستیم، رهبر ایران ترک است دیگر چه می خواهید، شما ترک نیستید آذری هستید که ریشه مان یکی است، عرب نیستید، عرب زبان هستید» و جملاتی از این قبیل که می توان از زبان روشنفکران، تحصیلکردگان و فعالان مدنی، اجتماعی و سیاسی فارس شنید. این توجیهات جهت تنویر افکار عمومی اتنیک های غیرفارس جهت اضمحلال و استثمار ذهنی آنان برای ذوب شدن در فرهنگ، زبان و هویت فارسی صورت می گیرد.

بعد از تفسیر خلاصه وار ماهیت مکتب ضد انسانی شوونیسم فارس حالا این سئوال پیش می آید، در بین افراد منسوب به اتنیک فارس چه کسانی این تفکر را یدک می کشند؟

برخی از افراد منسوب به اتنیک های غیرفارس چنین فکر می کنند که تفکرات فقط در برخی سران دولتی است، فارس ها در آن تقصیری ندارند، سخت در اشتباه هستند.

این تفکر ضد انسانی با حمایت دولت های وقت در تمام قشرها و سطوح مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ورزشی جامعه فارس رخنه کرده، حتی در اتنیک های غیر فارس هم عده زیادی با این تفکر پرورش یافته و تیشه بر ریشه هویت خود می زنند.

تنها عاملی که باعث اتحاد جامعه فارس در برابر اتنیک های غیرفارس شده، تفکرات شوونیستی است. گروه های مختلف سیاسی، مدنی، اجتماعی، فرهنگی چه مخالف و چه موافق جمهوری اسلامی ایران زمانی که مسئله حقوق اتنیک های غیرفارس به میان می آید، با تفکرات شوونیستی که دارند، با آن به مخالفت بر می خیزند.

اکثر روزنامه نگاران، روشنفکران، روحانیون، دانش آموزان، دانشجویان، ورزشکاران، تحصیلکردگان، اصلاح طلبان، اصولگرایان، معلمان، مقامات کشوری و لشکری جمهوری اسلامی ایران، بازاریان، فعالان اجتماعی، مدنی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، فعالان اپوزوسیون مانند سلطنت طلبان، مجاهدین خلق گروه های چپ گرا و فعالان حقوق کارگری، فعالان حقوق بشر، چه خارج نشین و چه آنانی که در داخل ایران زندگی می کنند و… به نوعی حقوق سایر اتنیک های غیرفارس را انکار کرده و از سیاست های نژادپرستانه و برنامه های شوونیستی دولت جمهوری اسلامی ایران در اینباره دفاع می کنند.

این گروه ها علاوه بر داشتن نفرت علیه ترک ها و عرب ها در داخل ایران بوضوح حسادت و بداندیشی خود را نسبت به سایر کشورهای کشورهای عربی و ترک که از لحاظ توسعه در هر زمینه نسبت به ایران برتری دارند، نمی توانند پنهان کنند و به تخریب چهره این کشورها در فضای مجازی و رسانه ها می پردازند.

این رویکرد غیر منطقی و غیرعقلانی مدافعان مکتب غیرانسانی شوونیسم فارس که همواره چنین وانمود می کنند که برای حفظ وحدت و تمامیت ارضی است، باعث عمیق تر شدن شکاف های بین اتنیک های تحت ستم و اتنیک سلطه گر فارس گردیده است. در حقیقت اجرای این سیاست ها و برنامه های شوونیستی علیه اتنیک های غیرفارس است که باعث شدت یافتن واگرایی شده، ایران را در مسیر تقسیم به چند کشور قرار داده است. تجربیات نشان داده است که این اندیشه های شوونیستی علیه غیرفارس ها در اقشار مختلف فارس از ذهن آنها غیرقابل زدودنی است و یک پروسه دراز مدت و منظم برای درمان این پدیده نژادپرستی در جامعه ایران می طلبد که تحت شرایط کنونی ایران غیرممکن است.

با این منوال نتیجه گیری می شود اعمال و رفتار گروه ها و قشرهای فوق الذکر فارس علیه موجودیت اتنیک های غیرفارس در ایران، نه برای حفظ وحدت بلکه ضد وحدت ملی است. امنیت و تمامیت ارضی زمانی حاصل می شود که حقوق سایر اتنیک ها برسمیت شناخته شده و تامین شوند. در غیر اینصورت تفکر کلاسیک دولت – ملت بر پایه زبان و فرهنگ فارسی رویایی بیش نبوده و درصورت تداوم روند موجود در ایران، گرفتن استقلال اتنیک های غیرفارس و احقاق حق تعیین سرنوشت آنها دور از انتظار نیست.

İlgili Yazılar

Bir cevap yazın

E-posta hesabınız yayımlanmayacak. Gerekli alanlar * ile işaretlenmişlerdir