KAFKASSAM – Kafkasya Stratejik Araştırmalar Merkezi

  1. Anasayfa
  2. »
  3. Gündem
  4. »
  5. آذربایجان در جنگ بزرگ وطن

آذربایجان در جنگ بزرگ وطن

Kafkassam Editör Kafkassam Editör - - 20 dk okuma süresi
352 0

آذربایجان نام جغرافیای بزرگی است به وسعت سه صد هزار کیلومتر مربع که بین کشورهای جمهوری آذربایجان، ایران، ارمنستان، گرجستان و داغستان تقسیم شده است. قسمت شمالی این منطقه در ابتدای قرن نوزدهم و طی مدت حدود 25 سال تحت اشغال روسیۀ تزاری درآمد و به این ترتیب وحدت جغرافیایی این قلمرو یکپارچه از میان رفت.
با فروپاشی روسیه تزاری در نتیجۀ انقلاب بلشویکی سال 1917 ، تورکهای آذربایجانی سرنوشت خود را بدست گرفته و ضمن اعلام برپایی «جمهوری آذربایجان»، پایه‌های یک کشور جدید، مستقل و مدرن را بنا نهادند. آذربایجانی‌ها که بیش از یک قرن ماندن تحت حاکمیت تزارها، به آنها اسلحه داده نشده بود و از خدمت سربازی معاف بودند، درست در آستانۀ وقوع انقلاب بلشویکی تحت فشار شدید گروه‌های جنایت‌کار ارمنی که سلاح‌های اردوی روسیه را غارت می‌کردند، عناصر بلشویکی و تهدیدهای اشغالگرانۀ انگلیس، در یک آشفتگی بزرگ قرار گرفتند. پایتخت کشور، باکو توسط جنایت‌کاران فوق الذکر تصرف شد و مردم مسلمان در معرض قتل‌عام وحشتناکی قرار گرفتند. تحت چنین شرایطی بود که دولت ملی جمهوری آذربایجان که فعالیت خود را در دومین شهر بزرگ کشور یعنی گنجه آغاز نموده بود، از دولت تورکیه درخواست کمک نموده و مطابق با مواد مربوطه در پیمان منعقده بین دو کشور مستقل، اردوی تورکیه را به آذربایجان دعوت کرد. در آخرین روزهای جنگ جهانی اول، تورکیه بدون در نظر گرفتن شرایط دشوار و آشفتۀ موجود در کشور خود، اردوی هشت هزار نفری خود را به سمت گرجستان سوق داده، بعد از جنگ با اردوی گرجستان به خاک آذربایجان می‌رسند و با پیوستن به اردوی هفت هزار نفری نیروی‌های ملی آذربایجان به باکو می‌رسند و نیروهای بلشویک و جنایت کاران ارمنی همچنین نیروهای انگلیسی را که تعداد آنها به سی هزار نفر می‌رسید شکست داده و کل سرزمین آذربایجان را نجات می‌دهند.
اگر چه امپراتوری عثمانی با شکست در جنگ جهانی اول مجبور شد آذربایجان را طبق شرایط صلح تخلیه کند، آذربایجان توانست رسم یک دولتمداری عالی را تأسیس و اردوی خود را تجهیز نماید و ازین طریق روی پای خود بایستد. آذربایجان که در دو سال استثنایی استقلال بین سالهای 1918-1920 توانست به موفقیت های بزرگی نایل آید از جمله تأسیس پوهنتون باکو، با تورکیه همچنان روابط خود را مستحکمتر نموده، با اعزام جوانان زیادی به جهت تحصیل به خارج از کشور از جمله کشور تورکیه، سعی نمود زیرساخت های جدید کادر علمی و اداری خود را آماده کند. بدون شک یکی از بزرگترین دستاوردهای جمهوری آذربایجان ترویج و تفهیم استقلال این کشور به جهانیان بوده است. به همین دلیل، آذربایجان که در سال 1919 با یک هیئت در کنفرانس جهانی صلح در پاریس شرکت کرد، با موفقیت کامل ادعای ارضیِ برخی از کشورهای شرکت‌کننده در کنفرانس را باطل کرد و به رسمیت شناختن آذربایجان را به عنوان یک کشور مستقل تضمین نمود. آذربایجان، در نتیجۀ قاعدۀ منفور دیروز و امروز «ضعیف‌کُشی»، در سال 1920 به اشغال اردوی بلشویک روسیه درآمد و قیام‌های مردم آذربایجان در برابر جنایتکاران، به ویژه قیام گنجه، توسط بلشویک‌ها بصورت خونین سرکوب شد. در پی چند سال استقلال ظاهری پس از این اشغال، کشور عملاً به روسیه محلق شد.
آذربایجان که توانسته بود پس از دو سال موفقیت های زیادی از جمله ایجاد بالاترین سطح نظام پارلمانی، بلوغ فکری و علمی بالا، احیای کلتور ملی، آزادی بیان و مطبوعات و اعلام زبان تورکی به عنوان یک زبان ملی و رسمی را کسب کند، پس از اشغال بلشویک قربانی یک ایدئولوژی بیرحمانه و خشن شد. از جمله در دورۀ وحشت و ترور استالین در دهۀ 1930، بیشتر روشنفکران قربانی ترور ناشی از این ایدئولوژی شدند. همچنان از جملۀ بزرگترین ضرباتی که آذربایجان در این مدت متحمل شد، آن بود که به مدت پنجاه سال بخشهایی از خاک این کشور را تکه تکه کرده و سهم بزرگی به ارمنستان و متباقی به گرجستان و داغستان حاتم‌بخشی شده است.
لازم هست تا این موضوع را بیشتر توضیح دهیم. جمهوری مستقل آذربایجان در آغاز اشغال روسیۀ بلشویک 114000 کیلومتر مربع مساحت داشت و در عرض پنجاه سال این ساحه قطعه قطعه شده و به 86000 کیلومتر مربع کاهش یافته است. علاوه بر این، با زمینهایی که از آذربایجان منفک نموده و به ارمنستان بخشیدند، بین غربی‌ترین منطقه کشور، یعنی نخجوان با اراضی اصلی آذربایجان کوریدوری ساختند که به وسیله آن ارمنستان از ماندن بین گرجستان، آذربایجان و تورکیه نجات یافته و بصورت مصنوعی به همسایگی ایران تبدیل شده است. ارمنستان که در دهۀ 1920، صِرف 9000 کیلومتر مربع مساحت داشت، با زمین‌های دزدیده شده از آذربایجان به مساحت 29800 کیلومتر مربع می‌رسد.
قلمرو کنونی ارمنستان که قبل از اشغال روسیۀ تزاری 82 درصد از جمعیت آن تورک و مسلمان بودند، نه در گذشته دور که یک قرن پیش، در دو هزار قریه از 2300 قریۀ آن تورکها سکونت داشتند.
ارمنیها در بین سالهای 1988-1992 شعار «ارمنستان بدون تورکها» را کاملاً به موقع اجرا گذاشتند و در طی این سالها حدود دو صد و پنجاه هزار آذربایجانی را که تا آن زمان توانسته بودند در ارمنستان باقی بمانند، با غصب خانه و زندگی و تمام دارایی‌هایشان، از کشور اخراج نمودند. ارمنستان که در سودای نابودسازی تمام یادگارهای تورکان بود، بیش از دو هزار مقبرۀ تورک‌ها را ویران نموده و تمام آبده‌های فرهنگی تورک – اسلام، از جمله مساجد را نابود کرد. حتی باین مسائل اکتفاء ننموده، تمامی نام‌های مکان‌هایی که ریشۀ آذربایجانی را دارا بود، به زبان ارمنی تبدیل کرد.
قریب به سی سال هست که بخشی از خاک آذربایجان تحت اشغال ارامنه بوده است. بیایید یک مقدار در مورد این مسئله صحبت نماییم و کالبدشکافی کنیم که چطور و چگونه این وضعیت بوجود آمده است؟
آذربایجان استقلال خود را از اتحاد جماهیر شوروی در 19 اکتوبر 1991 بصورت رسمی اعلام کرد و اولین کشوری که این استقلال را برسمیت شناخت، جمهوری تورکیه بود. چند سال قبل از استقلال، با درک اینکه حاکمیت اتحادیۀ جماهیر شوروی رو به ختم است، ارمنستان ادعاها و مطالبات ارضی را نسبت به آذربایجان با قوت بیشتری آغاز نموده، با استفاده از هرج و مرج موجود در داخل آذربایجان، با کمک و پشتیبانی دیاسپورای ارامنه و بعضی از کشورهای همسایه، مصونیت حدود آذربایجان که در توافقنامه‌های بین المللی تائید گردیده است را رعایت ننموده، به خاک آذربایجان تجاوز می‌نماید و همانگونه که در قصبۀ خوجالی آذربایجان مشاهده شد، با قتل عام ساکنین مناطق مسکونی که اشغال می‌نموده، دست به پاکسازی قومی می‌زند.
اساس و موضوع جنگ تحمیلی ارمنستان علیه آذربایجان همانا تصرف مناطقی بود که ارمنستان ادعای مالکیت آن را دارد، بویژه منطقۀ قره باغ آذربایجان. با اینکه هیچ مستمسک قانونی در رابطه به این خواستۀ نامشروع موجود نبوده، و همانگونه که در بالا اشاره شد، تمامیت ارضی آذربایجان توسط جامعۀ بین المللی تصویب و تعیین شده است، با این وجود متأسفانه در دنیای امروزی، قانون و معاهدات آخرین استدلالهایی هست که به آن مراجعه می‌شود.
مشکل «منطقۀ خودمختار قره باغ» که مانند یک تومور در قلب آذربایجان قرار گرفته بود، آزمایش سخت و مصیبت بسیار بزرگی بود که این کشور در طول قرن بیست از آن رنج می‌برد. روسیه که از نیمۀ اول قرن نوزدهم می‌خواست ترکیب قومی منطقه را برهم بزند، با شروع جنگ با دولت‌های ایران و عثمانی، تعدادی از ارمنی‌های ساکن در آناطولی و ایران را به مناطق غصب‌شده از آذربایجان به ویژه منطقۀ قره باغ سوق داده و حضور ارمنی‌های کوچی را در منطقۀ قره‌باغ کوهستانی آشکار نمود.
همچنان در دوران اتحاد جماهیر شوروی، مرحلۀ پیشرفته‌تری سپری شده از جمله در سال 1923 منطقۀ خودمختار قره باغ کوهستانی با فشار روسیه بصورت جعلی تأسیس شد. تا در سال 1991 که پارلمان آذربایجان با قدرت قوانین داخلی خود این خودمختاری را لغو اعلان نموده و تاکید کرد که جمهوری آذربایجان یک کشور یکپارچه بوده و خواهد بود.
بین سال های 1991-1993 ارمنستان، که همراه با قره باغ در مجموع بیست در صد از خاک آذربایجان را نیز اشغال کرده بود، پای خود را از گلیمش فراتر دراز نموده و جمهوری ارمنی قره‌باغ را در منطقۀ قره باغ کوهستانی بصورت جعلی تاسیس کرد، که هیچ کس آن را به رسمیت نشناخته است.
ارمنستان در جنگ ناعادلانه‌ای که در اوایل دهۀ 1990 با حمایت آشکار یا پوشیدۀ برخی از کشورها و هزاران جنگجوی حرفه‌ای خارجی، علیه آذربایجان تحمیل کرده بود پیروز میدان شد، گمان می‌کرد با تکیه بر قدرت‌های بزرگ پشتیبان خود، این مناطق اشغالی را تا ابد در دست خواهد داشت و با بازپس دادن بخش کوچکی از این مناطق، قادر خواهد بود به این اشغال جنبه قانونی و حقوقی ببخشد.
اگر چه در قوانین بین المللی همیشه عنوان شده است که مناطق آذربایجان توسط ارمنی‌ها به ناحق اشغال شده است، اما هرگز برای ترک مناطق فوق، ارمنیان تحت هیچ فشاری قرار نگرفتند و مادامی که اردوی آذربایجان که اکنون به یکی از اردوهای قدرتمند منطقه تبدیل شده است، شروع به بازپس‌گیری سرزمینهای غصب شدۀ خود می‌کند، قدرتهای بزرگ بدون توجه به اینکه جنگ بین دو کشور نیست و آنچه در آنجا اتفاق میافتد نتیجۀ بازپس‌گیری سرزمینهای اشغالی کشور برادر یعنی آذربایجان است، علیرغم اطلاع از موضوع، خواهان آن هستند که آذربایجان را بار دیگر به پای مذاکرات بی‌نتیجه و بی‌پایان صلح بکشند.
امروز آذربایجان با تکنالوژی برتر جنگی و اردوی تعلیم دیده و شجاع با آزادسازی یکایک مناطق اشغالی خود، حماسه قهرمانانۀ بزرگی را می نویسد. آذربایجان که مطابق با معاهدات بین المللی از کشورهای مختلف از جمله تورکیه سلاح خریداری نموده و همچنان با توسعۀ تکنالوژیکی زرادخانه های خود توانست تاثیر فوق العاده ای را در سرنوشت جنگ با ارامنه بگذارد، با سلاح‌هایی که از تورکیه دریافت نموده است، همواره مورد انتقاد جهانیان قرار گرفته و از طرفی با وصف اینکه تمامی جامعۀ بین الملل از توافق‌نامۀ همکاری نظامی بین تورکیه و آذربایجان آگاه هستند، باز هم تورکیه را بصورت بسیار مضحکی به عنوان «کشور تأثیرگذار بر روند جنگ» مورد انتقاد قرار می‌دهند. با کمال تأسف باید به این نکته اشاره کنیم که برخی از کشورها مدتهای طولانی است که حجم عظیمی از تسلیحات را به ارمنستان گسیل می‌دارند و کسی نمی‌پرسد که کشوری مفلس همچون ارمنستان که با اقتصاد فروپاشیده خود در منتهای فقر و نداری گرفتار است، با کدام پول این سلاحها را در اختیار می‌گیرد؟ آیا برخی کشورها به پروگرامهایی که تحت نام توسعه و کمک خارجی اجرا می‌نمایند، «کمکهای بشردوستانه تسلیحاتی رایگان» را نیز افزوده‌اند و ما از آن بی‌خبریم؟
ارمنستان که یک میلیون آذربایجانی را از خانه‌های شان اخراج نموده و منطقه را به خانۀ سازمانهای تروریستی بین المللی تبدیل کرده است، محکوم به اضمحلال است. جملۀ جلالت‌مآب رجب طیب اردوغان رئیس جمهور تورکیه در این رابطه بسیار پرمعناست، آنجا که در یکی از بیانات خود می‌فرماید: «تورکیه آمادۀ ارائۀ هر گونه کمک به جمهوری آذربایجان است، به هر شکلی که خودش تقاضا و تعیین کند.»
پس از آزادسازی کامل مناطق اشغالی، روندی دشوار اما شیرین در انتظار آذربایجان است. بازسازی و احیای سرمایه‌های مادیِ فرهنگی تخریب‌شده، اصلاح تعادل ایکولوژیکی که تخریب شده است، شروع کار زیرساخت‌های جدید و بازگشت مهاجرین به خانه و کاشانۀ خودشان مهم‌ترین این فعالیت‌ها هست. همچنان که تورکیه نیز آمادۀ هر نوع کمک به کشور برادرش در این زمینه‌ها است.
هم تورکیه و هم آذربایجان مدیون حمایت قاطع و قوی جمهوری اسلامی افغانستان در مسئلۀ آذربایجان هستند. افغانستان شهامت اسلامی و ملی خود را با صدای رسای خود به جهانیان نشان داده و بخصوص شورای ملی افغانستان با نمایان نمودن روابط دوستانۀ قوی بین دو کشور اعلام کرد که با جمهوری آذربایجان روابط تنگاتنگ و همبستگی کامل دارد و خواستار تخلیۀ فوری سرزمینهای اشغالی آذربایجان، احترام به حدود و مرزهای آذربایجان توسط اشغالگران و پیگرد قانونی عاملان جنایات علیه غیرنظامیان مسلمان است.
روابط حسنۀ این سه کشور که به حوزۀ تمدنی یکسانی تعلق دارند، از نظر تأمین امنیت و فرایندهای توسعه در منطقه نیز بسیار مهم است و جای بسیار خوشی هست که امروز شاهد شتاب‌گیری و مستحکم شدن روابط جمهوری آذربایجان و افغانستان هستیم و با این اوصاف، اینکه بگوئیم افغانستان شریک استراتیژیکی تورکیه و همچنان آذربایجان هست، بسیار دقیق و قابل فهم خواهد بود.

İlgili Yazılar

Bir cevap yazın

E-posta hesabınız yayımlanmayacak. Gerekli alanlar * ile işaretlenmişlerdir